۱۳۹۳ خرداد ۷, چهارشنبه

تجاوز به یک جوان نابغه در اوین و باقی ماجرا

روز نوشت قدمگاه، محمد نوری زاد
- اعدام مه آفرید خسروی، به زیر خاک بردنِ عجولانه ی اسناد پلیدی ها و دزدی های آقایانی است که رد پایشان تا خود سپاه و خود اطلاعات و اصطبلِ معروف و خانه ی قاضیان و دولتِ طنزِ پیشین مشاهده می شده است. باید نسبت به این اعدام عجولانه موضع بگیریم و آرامش دست های پنهانی را که قربانیان خود را جلو می اندازند و خود در پس پرده از آنها امضاء می گیرند و پول پارو می کنند، بر آشوبیم.
- امروز نوشته ای از " آرمان رضا خانی"، جوان نابغه ای که در زندان اوین با من هم بند بود خواندم. این نوشته را او برای من ارسال کرده است. چندی پیش سلامش گفته و حالش را پرسیده بودم. این نوشته را بخوانید و ببینید ما چه به روز نسل نابغه ی خویش آورده ایم. این جوان اکنون درتگزاس آمریکاست. سخت افسردگی گرفته و تن به هر درو دیوار قفس نامردمی های اسلامی ما می کوبد. آرمان رضاخانی، هموست که جناب جلال الدین فارسی با شلیک گلوله ی تفنگ شکاری اش زد و سینه ی پدرش را شکافت و مفت مفت از چنگ قانون گریخت به همت و مجاهدت شیخ محمد یزدی قاضی القضاتِ نفرت انگیز وقت:
سلام به پدر خوبم...
خیلی مسخره است، سیل اشکهایم جاری شد وقتی اسم شما را دیدم. چه حکمتی است این روزها با شنیدن آهنگی، دیدن اسمی، حتا مرور خاطرات گذشته آسمان چشم هایم بارانی شود؟ نمی دانم... هیچ چیز را دیگر نمی دانم... نمی دانم دوست کیست و دشمن از سر چی دل چرکین است؟ فرقی هم دیگر نمی کند... به نقطه ای از زندگی رسیدم که فقط دوست دارم نگاه کنم و نگاه... ی جورایی بی حسم... بدنم کرخت شده، نفس کشیدن هم عذاب آور است... به نقطه ای از زندگی رسیدم که دیگر هیچ چیز و هیچ کس برایم اون رنگ و بوی سابق رو نداره... خیلی خسته ام... باور میکنید تمام بدم با ضربات مختلف پاره پاره است؟ دیگر توان ندارم... نمی کشم...
میدانم برای پدر خیلی سخت خواهد بود بداند چه بلایی سر پسرش آمده، ولی میخواهم به شما یک نفر بگویم، قول بدهید ناراحت نشوید... قول؟ محکم باشید و مثل من لبخندی بزنید و بگویید داستانی بنام آرمان رضاخانی به زودی تمام میشود...

اگر عمل تجاوز زندگی و آینده یک فرد رو تحت شعاع قرار میده، اگر مقوله اسید پاشی تنها به دلیل سر بلند نکردن قربانی توی جامعه صورت میگیره، پدرم خوبم، باید بگم به پسرت تجاوز شده، اون هم گروهی...کل بدن بخاطر ان اسید سوخته، سوختگی از نوع سوم که به عصب زده و دیگر هیچ چیز را حس نمی کنم... خیلی خسته ام... خیلی... مسکن اش را پیدا کردم، هنوز شهامت امتحان کردنش را ندارم، برایم دعا میکنید که کم نیارم؟ میخواهم تمامش کنم...

اعتصاب بازار طلا به بازار پارچه کشیده شد

کرکره‌ها را پایین کشیده و کناری آرام و بی‌صدا نشسته‌اند تا تعطیلی مغازه‌شان نشانی باشد بر اعتراضی که به نحوه محاسبه مالیات بر ارزش افزوده دارند.

به گزارش فارس، صنفشان قدرتمند است و پر مخاطب، مخاطبانشان بیشتر شادند و تدارک مراسم شاد را می‌بینند. عروس‌ها و دامادهایی که قرار است یک زندگی را آغاز کنند و یا فامیل‌ها و آشنایانی که قرار است برای هدیه به عزیزانشان طلا بخرند.

اما حالا موضوع مالیات دارد گردباد بحران در بازار به پا می‌کند و گرد و غبار بر ویترین‌های خالی مغازه‌ها می‌پاشد.

گردبادی که از صنعت سنگ آغاز شد، به بازار طلا رسید و حالا گوشه چشمی هم به بازار قماش و تریکو دارد.

محمد کرباسیون، یکی از طلافروشان شهر است که خودش نیز از این وضعیت ابراز گلایه دارد و می‌گوید تعطیلی بازار به نفع هیچ کس نیست، ولی دولت باید وارد عمل شود تا ما هم از اعتراض دست برداریم.

او گفت: تعطیلی مغازه‌هایمان روزانه ما را دچار ضرر می‌کند، اما این نکته هم قابل توجه است که قانون مالیات بر ارزش افزوده باعث کاهش روز افزون مشتریان بازار طلا می‌شود.

او گفت: ما هم مخالف تعطیلی بازار هستیم، اما باید تکلیفمان معلوم شود، همانطور که تکلیف فعالان صنایع سنگ مشخص شد و حالا با خیال راحت به خرید و فروش پرداخته‌اند.

البته از روزی که سنگ فروش‌ها جلوی پای اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده سنگ انداختند پیش بینی می‌شد که صنوف دیگر نیز بیکار ننشینند و دست به کار شوند، اما حالا ضرر بیش از سود شده و کاسبان معترض دارند از پس انداز خرج می‌کنند.

باقر اوستا، رئیس اتحادیه پارچه فروشان استان اصفهان نیز یکی از صنوفی را مدیریت می‌کند که به این موضوع معترض هستند.

او ضمن تایید تعطیلی بازار بزرگ اصفهان در روز دوشنبه به علت اعتراض به اجرای این قانون گفت: اعضای صنف پارچه‌فروشان اصفهان به طور کلی به نحوه دریافت مالیات بر ارزش افزوده اعتراض دارند و نحوه دریافت مالیات از این صنف پایه و اساس درستی ندارد.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۹, جمعه

تجمع "حجاب و عفاف" با طعم "جام زهر"

منصور امان
کشمکش در راس دستگاه قُدرت به مرحله حساس تری پا نهاده است. این ارزیابی را گُسیل دوباره گروه های فشار به خیابان و به خدمت گرفته شدن اهرُمهای سیاسی بیشتری در صحنه مُستند می کند.
تنها چند روز پس از برگُزاری یک گردهمایی تبلیغاتی با شرکت رهبران و پایوران ارشد باند ولی فقیه زیر تابلوی مُخالفت با قرارداد ژنو، نیروهای پیاده نظام آن نیز به بهانه اعتراض علیه "بدحجابی" به قُدرت نمایی دست زدند. برگزاری این "تجمُع بدون مُجوز"، زیر حمایت نیروی انتظامی را می توان نمایشی از توازُن قُدرت نیز به حساب آورد که جایگاه شکننده دولت جناح میانه را به تصویر می کشد.
همانگونه که پیداست، زیر لایه ی جنجال و هیاهوی به راه افتاده در هفته های اخیر نه نگرانی در باره "حجاب و عفاف" خانه دارد و نه مُخالفت با "نرمش هسته ای". تحرُکات مزبور کوششی است برای پاسُخ به دو سووال که از ابتدای وادار شدن "نظام" به عقب نشینی مطرح بوده است و تا انتهای این پروسه نیز آن را همراهی خواهد کرد.
نخُستین پُرسش این است که چه کسی از عقب نشینی اتُمی باید سود ببرد و به بیان بهتر، منافع سیاسی و اقتصادی کاهش یا خاتمه یافتن بُحران به جیب کُدام بخش از حُکومت باید ریخته شود؟ این پُرسشی است که پاسُخ آن، آرایش دستگاه قُدرت جمهوری اسلامی را دستکم برای یک دوره تعیین خواهد کرد.
سووال بعدی، مرزهای "نرمش" را موضوع خود دارد و کوشش می کند گُستره و ژرفای قلمروی که "نظام" ناچار به واگُذاری است را علامت بزند. هزینه اصلی در این پهنه را باید آقای خامنه ای و باند او به عُنوان سرمایه گذار و سود برنده اصلی از ماجراجویی و بُحران هسته ای در خلال دهه گذشته بپردازند. از این رو درجه غلظت "جام زهر"ی که "آقا" می نوشد، به این یا آن صورت، تاثیر تعیین کننده ای در موقعیت همه طرفهای دارای نفع در هرم قُدرت دارد.
بر این اساس، تحرُک نیروهای درگیر در این پروسه علیه یکدیگر را می توان فاکتوری زاییده فرآیند مُذاکرات دانست که به موازات نزدیک شدن "نظام" و طرفهای خارجی به نُقاط حساس و نهایی، به گونه فزاینده شدت می گیرد.

در تظاهرات نشسته "دلواپسان" و ایستاده "حجاب" طلبان، این فقط تیرگی اُفُقهای باند ولی فقیه نیست که ترسیم می شود، بلکه پرچم سردرگُمی حُکومت در مجموع نیز بر سر دست گرفته شده است.

رتبه ایران از نظر شادی در میان ۱۵۷ کشور

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه رتبه شادی و نشاط ایران در میان ۱۵۷ کشور دنیا ۱۱۵ است، گفت که در دنیای کنونی تکنولوژی‌ها پیشرفت می‌کنند و فرصت‌های شادی به ویژه شادی‌های گروهی کمتر می‌شود.
به گزارش مهر، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه رتبه شادی و نشاط ایران در میان ۱۵۷ کشور دنیا ۱۱۵ است، گفت که در دنیای کنونی تکنولوژی‌ها پیشرفت می‌کنند و فرصت‌های شادی به ویژه شادی‌های گر وهی کمتر می‌شود به همین دلیل انسان اجتماعی در اجتماع انسانی با وجود افزایش جمعیت، تنها و تنهاتر می‌شود.
سیدحسن موسوی‌چلک افزود: یکی از ویژگی‌های جامعه امروزی گسترش شهر‌نشینی، دسترسی بیشتر به فناوری، مشغله‌های فراوان، تحمیل استرس‌های متعدد بر افراد، تعامل فرهنگی بالا و مستعد شدن جهت تضعیف هویت فرهنگی، کاهش ارتباطات عاطفی میان مردم، افزایش اختلالات روانی و… است. در چنین جامعه‌ای یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها برنامه‌ریزی مناسب، افزایش پویایی اجتماعی و روانی به عنوان مولفه‌ای مهم در سبک زندگی مردم است چرا که یکی از گمشده‌های مردم در چنین جامعه‌ای، نشاط و شادابی اجتماعی بوده و بدون تردید این نشاط در عملکرد افراد در جامعه تاثیرگذار است.
وی در ادامه گفت: تاملی بر برخی آمار‌های موجود در کشور نیز گویای همین مساله است به‌گونه‌ای که طبق سرشماری سال ۱۳۹۰ بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور شهرنشین هستند درحالی که این نسبت در ۳۰ سال قبل معکوس بود یعنی ۷۰ درصد روستانشین بودند.
چلک‌موسوی با اشاره به اینکه رتبه شادی و نشاط ایران ۱۱۵ در میان ۱۵۷ کشور است، تاکید کرد: در شرایط فعلی جامعه افزایش مصرف مواد مخدر صنعتی و گرایش به مصرف مشروبات الکلی و آمار افراد دارای اختلالات روانی بیشتر شده است.
خلق شادی‌های گروهی
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: این تنهایی اجتماعی تاثیرات چشمگیری بر حوزه ارتباطات انسانی و سلامت روانی مردم می‌گذارد. اینجا وظیفه مردم است که شادی‌های گروهی را خلق کنند تا فشارهای ناشی از زندگی ماشینی کمتر شود و در این زمینه نباید منتظر دولت‌ها باشند چراکه دولت‌ها در ادوار مختلف نه‌تنها تسهیل‌‌کننده برای ایجاد فضای شاد در چارچوب مقررات نبودند بلکه بیشترین نقش خود را در ممیزی فرهنگی ایفا کردند.
به گفته وی، برخوردهای ممیزی شده باعث شده تا امروز بیش از هر زمانی نگران تهاجم فرهنگی، شبیخون و همچنین ناتوی فرهنگی باشیم؛ فرهنگی که با رویکرد‌های سلبی نمی‌توان آن را مدیریت کرد.
موسوی‌چلک اظهار داشت: نباید فراموش کنیم که تغییرات فرهنگی یک شبه صورت نگرفته و یک شبه هم تاثیرات منفی آن از بین نخواهد رفت. شاید به همین دلیل است که فرهنگ به عنوان یکی از شعار‌های سال ۹۳ تعیین شده است تا زمینه تقویت هویت فرهنگی بیشتر فراهم شود. البته امیدوارم که این فرصت را فقط با پارچه نوشته‌ها یا فراموش کردن یا محدود کردن ظرفیت‌های فرهنگی اقوام مختلف ایرانی از دست ندهیم.

وی تاکید کرد: یکی از مهم‌ترین اقدام‌ها در این زمینه استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی (ملی، قومی و دینی) است که می‌تواند این فضای شاد و دلنشین را همراه با انتقال مولفه فرهنگی فراهم کند تا ریشه‌های تعلق اجتماعی را عمیق‌تر کند. شادی و غم به‌عنوان دو پدیده روانشناختی دو روی یک سکه تصور شده و لازمه یک زندگی سالم بوده و گاهی سبقت یکی بر دیگری در وضعیت تعادلی سیستم روحی- روانی اختلال ایجاد می‌کند.