۱۳۹۲ دی ۱۲, پنجشنبه

گفت‌وگو با روح‌الله مومن نسب، نظريه‌پرداز، کارشناس و مدافع فيلترينگ در ايران

حاشيه ـ محسن بوالحسنی - روح‌الله مومن نسب در دوره رياست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد در مقطعی مدير واحد اينترنت مرکز توسعه فن‌آوری اطلاعات و رسانه‌های ديجيتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و البته چند سمت ديگر هم داشت که امروز ندارد. امروز به او کارشناس اينترنت می‌گويند و اگر می‌خواهيد بيشتر با او آشنا شويد بايد بگوييم همان کسی است که يکی از خلاقيت‌هايش که اتفاقا در اين گفت‌وگو هم خيلی به آن تاکيد داشت «رمی جمرات گوگل، فيس بوک و يوتيوب» در نمايشگاه رسانه‌های ديجيتال سال ۹۰ بود. به او نظريه‌پرداز فيلترينگ هم می‌گويند و يکی از پرحاشيه‌ترين چهره‌های شايد به نوعی تند و حامی فيلترينگ در ايران است. چندصباح پيش هم گفته بود که استفاده از فيلترشکن به مثابه فکّ پلمب است که مصداق عمل مجرمانه است. البته کارشناسان حقوقی هم اين گفته را رد کردند و گفتند اصلا چنين چيزی نيست. روح‌الله مومن نسب ميزبان اين هفته دوئل بود؛ در ساختمانی چند طبقه که بالاخره نفهميديم دقيقا کجاست و وابسته به کجا. مک بوکی که ويندوز روی آن نصب شده بود و وب کمش که با يک برچسب پوشانده شده بود، چهره او را حاشيه دارتر نشان می‌داد. با او درباره فيس بوک و به قول او ديگر اهريمنان و شياطين حرف زديم. در اين گفت‌وگو «محمدرضا نورشيد» (کارشناس‌ای تی) همراه، همکار و هم پای من بود.
* اگر نياز باشد شما بنا بر يک ضرورت، خيلی سريع به سايتی مراجعه کنيد و اطلاعات و آماری از آن سايت به دست بياوريد و ببينيد که آن سايت فيلتر است، چه می‌کنيد؟
- اگر بخواهيم به جامعه آزاد اطلاعاتی برسيم، حقوق شهروندی زير سوال نرود و فضا، فضای سالم و آرامی برای شهروندان باشد، حاکميت ناچار است ورود پيدا کند. اگر پليس‌ها از خيابان‌ها برداشته شوند، خب بديهی است که شهر به هم می‌ريزد. آزادی به معنای مطلقش هيچ جای دنيا وجود ندارد چون قانون برای اين آمده است که محدودکننده باشد. در فضای مجازی هم شما بالاخره ناچار هستيد عده‌ای را محدود کنيد. اين محدودسازی که از طرف شما به فرض به عنوان حاکميت اتفاق می‌افتد به ابزارهايی نياز دارد؛ اين ابزارها يا نرم‌افزاری است يا عامل انسانی است و در هر دو هم امکان خطا هست، پس از يک عامل سومی استفاده می‌کنيم که درواقع استفاده از هر دو اين ابزار به صورت همزمان است. در اين شرايط خطا به حداقل می‌رسد. فيلترينگ هم تابع همين شرايط است. فيلترينگ زمانی ماشينی بود و امکان اشتباهش زياد چون نرم‌افزار شعور ندارد. عامل انسانی هم که جايزالخطاست. همان‌طور که گفتم باز با همه اين ابزارها هم امکان خطا هست.
* فرآيند فيلترشدن مساله سوال ما نيست. طور ديگری مطرح می‌کنم: شما همين الان می‌خواهيد به سايتی برويد و اطلاعاتی از آن به دست بياوريد که خيلی مهم است و سايت فيلتر است. چه می‌کنيد؟
- سايت يا اشتباه فيلتر شده است يا براساس قانون. حالا سوال شما اينجاست که من چه می‌کنم. اينکه برای بازکردن اين سايت بروم و از يک ابزار غيرقانونی استفاده کنم، آيا کار درستی است و مشکل را حل می‌کند؟ هرکسی برود يک راهی برای دور زدن قانون پيدا کند، آيا اصل مشکل حل می‌شود؟
* من می‌خواهم سايت «اورشليم پست» را که اتفاقا خود شما هم بارها درباره مطالب آن صحبت کرده ايد ببينم. چه بايد بکنم؟ ممکن است اطلاعاتی که در اين سايت هست سه دقيقه بعد از سايت حذف شود. همه که مثل شما از اينترنت بدون فيلتر استفاده نمی‌کنند.
- در هر حال، من وقتی با يک سايت فيلتر شده مواجه بشوم، اگر به نظرم اشتباه فيلتر شده باشد، می‌روم و درخواست بررسی سايت را از طريق درگاه internet.ir به مرجع ذی صلاح ارسال می‌کنم که اگر سايت به اشتباه فيلتر شده است، رفع فيلتر شود. البته شما اگر شغل تان اين است، که حتما اينترنت بدون فيلتر داريد اگر هم نه، می‌رويد و درخواست می‌دهيد که بنا بر ماموريتی که داريد به شما اينترنت بدون فيلتر ارائه شود. من در اين شرايطی که شما می‌گوييد قرار گرفته‌ام و واقعا همين‌طور که گفتم عمل کردم. الان تمام نهادها و سازمان‌های ما بنا بر نياز، اينترنت بدون فيلتر دارند. من هم هر وقت ماموريت داشتم از اينترنت بدون فيلتر استفاده کردم. صادقانه می‌گويم که هيچ‌وقت از ابزارهای غيرقانونی استفاده نکرده‌ام و هميشه از ابزارهای قانونی استفاده کردم. ما اگر بی قانونی کنيم، بی مسووليتی و بی فرهنگی کرده‌ايم. نمونه اش همين بی آبرويی‌ای بود که روی صفحه «ليونل مسی» اتفاق افتاد. ۱۰۰هزار نفر رفتند و روی صفحه اش فحش نوشتند و اساسا بی قانونی، بی فرهنگی می‌آورد.
* بله خيلی زشت بود ولی اين رقم خيلی کمتر از رقم کاربران ايرانی فيس بوک است.
- نه چرا می‌گوييد کم است. شما اين آمار را از کجا داريد؟
* بالاخره شما يک چيزی می‌شنويد ولی ما اين شنيده‌های شما را می‌بينيم چون شما در فيس بوک عضو نيستيد.
- کی گفته است عضو نيستم؟ من بنا بر ماموريت‌ها و الزامات شغلی می‌روم و اتفاقا فضا را هم رصد می‌کنم. من بيش از ۲۰۰ اکانت در فيس بوک دارم.
* شما برای چه ماموريتی رفته ايد و از طرف کجا؟ گفته بوديد اين محيط، محيط نجسی است و از سخنان حضرت امام (ره) استفاده کرده بوديد که چون اسرائيلی است (بنا بر استناد خودتان) پس نجس است. چطور به اين محيط نجس رفته بوديد؟
- من از نهادهای مختلف ممکن است ماموريت بگيرم تا برای بررسی و مطالعه و رصد به سايت‌های اين چنينی بروم و اوضاع را ببينم. به عنوان کارشناس از من دعوت می‌شود تا اين کار را انجام دهم. خاک دشمن است. می‌روم برای عمليات. بنده می‌گويم افراد اگر می‌روند، باهدف و ماموريت مشخص بروند. من شخصا هميشه با وضو وارد اينترنت می‌شوم. سعی می‌کنم وقتی وارد اين فضا می‌شوم، مواظب باشم. ما نمی‌توانيم بگوييم بايد گوشه عزلت بگيريم. ما بايد وسط جامعه زندگی کنيم و هدف داشته باشيم. حرف من درباره فيس بوک همين است. اگر می‌خواهيم برای سرگرمی و ارتباط با دوستان مان از آن استفاده کنيم خب از شبکه‌های داخلی استفاده کنيم. حالت دوم اين است که قرار است ماموريتی جهت اهداف نظام و انقلاب انجام شود که در اين صورت بايد آموزش‌های لازم را ديده باشيم و هدف را در نظر بگيريم. من خودم از منتقدان جدی اينترنت کشور هستم. بنده معتقدم که اگر فضا، فضای آزادی برای گفت‌وگو و مکالمه باشد حتما حرف حق راه خودش را پيدا می‌کند و ما خوب است که گفت‌وگو کنيم. فضا و بستر اينترنتی ما فضای عادلانه و منطقی نيست. مزيت‌های اينترنت فعلی ما به نفع غربی‌هاست. به اين دليل که فضاهايی که به اصطلاح از آمريکا ساپورت می‌شوند (هاست) می‌شوند خيلی بهتر و راحت قابل استفاده هستند تا دامنه‌هايی که از ايران امکانات دريافت کرده اند.
* شما حرف از شبکه‌های اجتماعی داخلی زديد ولی هيچ‌وقت اين شبکه‌های اجتماعی داخلی که اتفاقا متاسفانه خيلی هم زياد هستند، نتوانسته اند حتی در حد و اندازه‌های کم، رقيبی برای شبکه‌ای مثل فيس بوک باشند. آنچه مسلم است آمار بالای کاربران ايرانی در فيس بوک است…

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر